-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا کی بغیر گویی من چشم و گوش باشم من هم زبان برآرم تا کی خموش باشم
2 من خاک آستانم گر مدعی غلامست این خاکساریم به کان خود فروش باشم
3 گر زیر خاک چون خم خشت از سرم بر آری بینی کز آتش دل چون می بجوش باشم
4 خواهم که پیش خلقت مستانه ره بگیرم لیکن تو چون بیایی من کی بهوش باشم
5 این بس که از تو گاهی نیشی خورم چو اهلی من کیستم کز آن لب در بند نوش باشم