1 در خانه تن مشو دلا خانه نشین گر خانه پر از گل است چون خلد برین
2 گلریزی جام خانه از خورشیدست از خان برون خرام و خورشید ببین
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 از جوش گریه دارم پیشت خروش امشب بنشین تو لیک سویم بنشان ز جوش امشب
2 دوش از خمار هجرت صد درد سر کشیدم پیش آ که عرض دارم احوال دوش امشب
1 کاسه چشم من از شوق گل رخسار دوست لاله رنک از خون دل گشت و سیاهی داغ اوست
2 از دل لیلی چو بیرون نیست مجنون یک نفس طعنه بر مجنون مزن با خویش اگر در گفتگوست
1 هوای دیدنت ای ترک تند خوست مرا نگاه کن که هلاک خود آرزوست مرا
2 من شکسته چنان تلخ کامیی دارم که آب بی لب تو زهر در گلوست مرا
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به