-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نقشش نه خیالی است که در خواب توان دید یا ماه هلالی است که در آب توان دید
2 هر دیده که او مست شد از جام الهی در شیخ عیان بیند و درشاب توان دید
3 خورشید جمالش به تو گر روی نماید آن نور در آئینهٔ مهتاب توان دید
4 گر بر تو در گنج خزائن بگشایند آن گنج نهان گشته ز هر باب توان دید
5 اعیان همه آئینهٔ اسمای الهی است مربوب توان دیدن و ارباب توان دید
6 محبوب و محبند همه عالم و آدم او را به یقین با همه احباب توان دید
7 گر سید و بنده به هم ای دوست ببینی نورند که در دیدهٔ اصحاب توان دید