عشق او در بحر و از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1174

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

عشق او در بحر و در بر دیده ایم

1 عشق او در بحر و در بر دیده ایم نور او در خشک و در تر دیده ایم

2 چشم ما روشن به نور او بود روی او چون ماه انور دیده ایم

3 گرچه هر دم می نماید صورتی معنی اینها مکرر دیده ایم

4 در همه آئینه دیدیم آن یکی دیده ایم و بار دیگر دیده ایم

5 هر گدائی را که می بینیم ما پادشاه تاج بر سر دیده ایم

6 گر خبر از غیر می پرسی مپرس زانکه ما خود غیر کمتر دیده ایم

7 سید ما نور چشم ما بود نور آن پاکیزه منظر دیده ایم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر