- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هجران گذشت و نوبت دیدن رسید باز نور دو دیده کوری دشمن رسید باز
2 شکر خدا که طایر دولت شکار شد شهباز عاشقان به نشیمن رسید باز
3 چشم تو روشن ای دل مهجور کز سفر آن توتیای دیده روشن رسید باز
4 چشمم هنوز شمع جمالش ندیده سیر اشک نشاط بین که بدامن رسید باز
5 سیری ندارد از خط و خالش دلم دگر مور حریص بین که بخرمن رسید باز
6 اهلی بر آن نبود که گوید حدیث شوق اما چه چاره قصه بگفتن رسید باز