هجران گذشت و نوبت دیدن از اهلی شیرازی غزل 842

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

هجران گذشت و نوبت دیدن رسید باز

1 هجران گذشت و نوبت دیدن رسید باز نور دو دیده کوری دشمن رسید باز

2 شکر خدا که طایر دولت شکار شد شهباز عاشقان به نشیمن رسید باز

3 چشم تو روشن ای دل مهجور کز سفر آن توتیای دیده روشن رسید باز

4 چشمم هنوز شمع جمالش ندیده سیر اشک نشاط بین که بدامن رسید باز

5 سیری ندارد از خط و خالش دلم دگر مور حریص بین که بخرمن رسید باز

6 اهلی بر آن نبود که گوید حدیث شوق اما چه چاره قصه بگفتن رسید باز

عکس نوشته
کامنت
comment