جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

پنهان از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2570

غزل 2570 ام از 6329 غزلیات

پنهان به میان ما می‌گردد سلطانی

1 پنهان به میان ما می‌گردد سلطانی و اندر حشر موران افتاده سلیمانی

2 می‌بیند و می‌داند یک یک سر یاران را امروز در این مجمع شاهنشه سردانی

3 اسرار بر او ظاهر همچون طبق حلوا گر مکر کند دزدی ور راست رود جانی

4 نیک و بد هر کس را از تخته پیشانی می‌بیند و می‌خواند با تجربه خط خوانی

5 در مطبخ ما آمد یک بی‌من و بی‌مایی تا شور دراندازد بر ما ز نمکدانی

6 امروز سماع ما چون دل سبکی دارد یا رب تو نگهدارش ز آسیب گران جانی

7 آن شیشه دلی کو دی بگریخت چو نامردان امروز همی‌آید پرشرم و پشیمانی

8 صد سال اگر جایی بگریزد و بستیزد پرگریه و غم باشد بی‌دولت خندانی

9 خورشید چه غم دارد ار خشم کند گازر خاموش که بازآید بلبل به گلستانی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر پنهان به میان ما می‌گردد سلطانی

شاعر شعر پنهان به میان ما می‌گردد سلطانی چه کسی است ؟

شاعر شعر پنهان به میان ما می‌گردد سلطانی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر پنهان به میان ما می‌گردد سلطانی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر پنهان به میان ما می‌گردد سلطانی چیست ؟

قالب شعر پنهان به میان ما می‌گردد سلطانی غزل است

مضمون اصلی شعر پنهان به میان ما می‌گردد سلطانی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر