-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دیده نقشی چو خیال تو ندیده هرگز گوش قولی چو کلامت نشنیده هرگز
2 سالها باد صبا بر سر کویت گردید به سراپردهٔ وصلت نرسیده هرگز
3 گرچه نقاش بسی نقش کند صورتها همچو تو صورت خوبی نکشیده هرگز
4 عاشق مست ، مدام این می ما می نوشد عقل یک جرعه ازین می نچشیده هرگز
5 دوش تا روز رسیدم به مراد دل خویش بر کسی صبح چنین خوش ندمیده هرگز
6 چشم ما روشن از آنست که رویش دیده در چنین دور چنان دیده که دیده هرگز
7 نفس سید ما جان به جهان می بخشد به از این هیچ هوائی نوزیده هرگز