- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دیده تا نور جمالش دیده است در نظر ما را چو نور دیده است
2 چشم مردم روشن است از نور او خوش بود چشمی که او را دیده است
3 ساقی ما مست و جا م می به دست گرد رندان یک به یک گردیده است
4 بلبل سرمست می نالد به ذوق تا گلی از گلستانش چیده است
5 عاشق و معشوق عشق است ای عزیز هر که سر از غیر او پیچیده است
6 در نظر مائیم بحر بیکران ما به ما این دیدهٔ ما دیده است
7 گفتهٔ مستانهٔ سید شنو این چنین قولی کسی نشنیده است