-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عمریست تا دل من با بیدلان نشسته خوش گوشه ای گرفته در کنج جان نشسته
2 رندی حیات جاوید یابد که از سر ذوق مستانه در خرابات خوش با مغان نشسته
3 سلطان عشق بنشست برتخت دل چو شاهی تختی چنین که دیده شاهی چنان نشسته
4 خوش بلبلی است جانم کاندر هوای جانان نالد به ذوق دایم در گلستان نشسته
5 گر عاشقی ز خود جو معشوق خویشتن را زیرا که او همیشه با عاشقان نشسته
6 بر گرد قطب یاران پرگاروار گردند سرگشته در کناره او در میان نشسته
7 رندی چو نعمت الله جوئی ولی نیابی برخاسته ز عالم بی خان و مان نشسته