هردل که جز خیال تو در وی از اهلی شیرازی غزل 438

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

هردل که جز خیال تو در وی مقام کرد

1 هردل که جز خیال تو در وی مقام کرد خلوتسرای خاص ترا وقف عام کرد

2 تا خون خلق بر لب لعلت حلال شد آب حیات بر همه عالم حرام کرد

3 از نوش وصل جان فلک سوختم زرشک آخر بزهر هجر عجب انتقام کرد

4 مرغان این چمن همه آزاده خاطرند سودای سنبل تو مرا مرغ دام کرد

5 ساقی بپوش جام می از چشم خرقه پوش کان چشم شور بدنگهی سوی جام کرد

6 در دور آفتاب جمالت که خلق سوخت فرخنده طالعی است که صبحی بشام کرد

7 اهلی که فرق تا قدمش سوختی چو شمع آخر خیال وصل تو از فکر خام کرد

عکس نوشته
کامنت
comment