دل به زاری دامن زلف جفا از خیالی بخارایی غزل 56

خیالی بخارایی

آثار خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

دل به زاری دامن زلف جفا کارش گرفت

1 دل به زاری دامن زلف جفا کارش گرفت چون از او نگشاد کاری پای دیوارش گرفت

2 سرگران دارد ز خواب ناتوانی غمزه‌اش باز تا خون کدامین چشم بیدارش گرفت

3 یارب آن طاووس باغ کیست کز رفتار او کبک تعلیم خرامیدن ز رفتارش گرفت

4 هندوی دزد پریشان کار یعنی زلف را سر همی برد و همانا بر سر کارش گرفت

5 کنج درویشی ست در عالم خیالی را و بس گنج مقصودی که بعد از رنج بسیارش گرفت

عکس نوشته
کامنت
comment