- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دُرد درد دل بود درمان ما خوش بود دردی چنین با جان ما
2 عشق او بحریست ما غرقه در او گو درآ در بحر بی پایان ما
3 ای که گوئی جان به جانان می دهم جان چه باشد پیش آن جانان ما
4 مجلس عشقست و ما مست و خراب سر خوشند از ذوق ما رندان ما
5 عشق او گنجی و دل ویرانه ای گنج او جو در دل ویران ما
6 دل ببر از جان شیرین می برد صد هزاران منتش بر جان ما
7 دوستدار نعمت الله خودیم نعمت الله باشد از یاران ما