دل ز غم تا کی کند فریاد، از اهلی شیرازی غزل 219

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

دل ز غم تا کی کند فریاد، خاموشی خوش است

1 دل ز غم تا کی کند فریاد، خاموشی خوش است ساقیا جامی بده کز غم فراموشی خوش است

2 غیر مستان مدهوش از جهان خوشدل نیند عقل عاقل در نمییابد که مدهوشی خوش است

3 میرود آن شوخ و عاشق های و هویی میکند بخت سلطان خوش که ما را هم بچاووشی خوش است

4 تا سیه پوشید از خط عارضش حالی شود مردم چشم مرا زان تا سیه پوشی خوش است

5 پیش ازین خوش بود آغوش پریرویان مرا این زمانم با سگ خوبان هم آغوشی خوش است

6 روی همچون گل کجا موی سفید ما کجا ساده رویان را بهم بازی و سر گوشی خوش است

7 پیر گشتی اهلی، از بزم جوانان دور شو در جوانی با جوانان عشق و می نوشی خوش است

عکس نوشته
کامنت
comment