1 دل از آرزو چه خون شد بدعا چه کام خواهم همه آرزو و کامم ز خدا کدام خواهم
2 سر وصلت ای پریوش نبود مرا ولیکن سر خویش زیر پایت بگه خرام خواهم
3 هوسم بود که طوبی نگرم ولی نه چندان که خرام سرو قدت بکنار بام خواهم
4 اگرم بخلد ساقی تو بهشت رو نباشی نه جمال حور و غلمان نه می مدام خواهم
5 همه صاف عیش جویان من خاکسار از تو همه درد و داغ جویم همه درد جام خواهم
6 نبری ز ننگ نامم من خسته پس وصالت بچه آبرو بجویم بچه ننگ و نام خواهم
7 به در بهشت رضوان چو فرشته ام چه خواند که بکوی یار اهلی چو سگان مقام خواهم