- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل اگر زغم خروشد چه غم از خروش اورا که فغان دردمندان نرسد بگوش اورا
2 دل من زنوش آن لب نرسد بکام هرگز مگر از کسی که داد این لب همچو نوش اورا
3 اگر ای عزیز یوسف به منش نمی فروشی به زکات حسن باری ز نظر مپوش او را
4 دل من چو دجله خون نکند چگونه طوفان که هوای دوست آرد همه دم به جوش اورا
5 زفغان این پریشان چه شو چو زلف درهم که زخ تو کرد غارت دل و صبر و هوش اورا
6 دل زار من چو بلبل به فغان میار ای گل که زبان اگر گشاید، که کند خموش اورا
7 چو غلام تست اهلی مفروش و گر فروشی پی پاسبانی در به سگان فروش او را