دل اگر زغم خروشد چه غم از از اهلی شیرازی غزل 62

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

دل اگر زغم خروشد چه غم از خروش اورا

1 دل اگر زغم خروشد چه غم از خروش اورا که فغان دردمندان نرسد بگوش اورا

2 دل من زنوش آن لب نرسد بکام هرگز مگر از کسی که داد این لب همچو نوش اورا

3 اگر ای عزیز یوسف به منش نمی فروشی به زکات حسن باری ز نظر مپوش او را

4 دل من چو دجله خون نکند چگونه طوفان که هوای دوست آرد همه دم به جوش اورا

5 زفغان این پریشان چه شو چو زلف درهم که زخ تو کرد غارت دل و صبر و هوش اورا

6 دل زار من چو بلبل به فغان میار ای گل که زبان اگر گشاید، که کند خموش اورا

7 چو غلام تست اهلی مفروش و گر فروشی پی پاسبانی در به سگان فروش او را

عکس نوشته
کامنت
comment