در نظر گر نور روی از شاه نعمت‌الله ولی غزل 498

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

در نظر گر نور روی او بود

1 در نظر گر نور روی او بود هرچه آید در نظر نیکو بود

2 عالمی از جود او دارد وجود بی وجود او وجودی چو بود

3 هر کجا شاهیست در تخت وجود پیش آن سلطان ما آنجو بود

4 یک سر موئی نیابی وصل او گر حجاب تو سر یک مو بود

5 هر که او گم کردهٔ خود باز یافت روز و شب چون ما به جست و جو بود

6 التفاتی گر به خلوت باشدش چشم ما خلوتسرای او بود

7 نعمت الله چون در آئینه نمود دو نماید گر چو او یکرو بود

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر