🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

دید از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) مثنوی معنوی 35

مثنوی معنوی 35 ام از 6329 دفتر دوم

دید موسی یک شبانی را براه

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30

1 دید موسی یک شبانی را براه کو همی‌گفت ای گزیننده اله

2 تو کجایی تا شوم من چاکرت چارقت دوزم کنم شانه سرت

3 جامه‌ات شویم شپشهاات کشم شیر پیشت آورم ای محتشم

4 دستکت بوسم بمالم پایکت وقت خواب آید بروبم جایکت

5 ای فدای تو همه بزهای من ای بیادت هیهی و هیهای من

6 این نمط بیهوده می‌گفت آن شبان گفت موسی با کی است این ای فلان

7 گفت با آنکس که ما را آفرید این زمین و چرخ ازو آمد پدید

8 گفت موسی های بس مدبر شدی خود مسلمان ناشده کافر شدی

9 این چه ژاژست این چه کفرست و فشار پنبه‌ای اندر دهان خود فشار

10 گند کفر تو جهان را گنده کرد کفر تو دیبای دین را ژنده کرد

11 چارق و پاتابه لایق مر تراست آفتابی را چنینها کی رواست

12 گر نبندی زین سخن تو حلق را آتشی آید بسوزد خلق را

13 آتشی گر نامدست این دود چیست جان سیه گشته روان مردود چیست

14 گر همی‌دانی که یزدان داورست ژاژ و گستاخی ترا چون باورست

15 دوستی بی‌خرد خود دشمنیست حق تعالی زین چنین خدمت غنیست

16 با کی می‌گویی تو این با عم و خال جسم و حاجت در صفات ذوالجلال

17 شیر او نوشد که در نشو و نماست چارق او پوشد که او محتاج پاست

18 ور برای بنده‌شست این گفت تو آنک حق گفت او منست و من خود او

19 آنک گفت انی مرضت لم تعد من شدم رنجور او تنها نشد

20 آنک بی یسمع و بی یبصر شده‌ست در حق آن بنده این هم بیهده‌ست

21 بی ادب گفتن سخن با خاص حق دل بمیراند سیه دارد ورق

22 گر تو مردی را بخوانی فاطمه گرچه یک جنس‌اند مرد و زن همه

23 قصد خون تو کند تا ممکنست گرچه خوش‌خو و حلیم و ساکنست

24 فاطمه مدحست در حق زنان مرد را گویی بود زخم سنان

25 دست و پا در حق ما استایش است در حق پاکی حق آلایش است

26 لم یلد لم یولد او را لایق است والد و مولود را او خالق است

27 هرچه جسم آمد ولادت وصف اوست هرچه مولودست او زین سوی جوست

28 زانک از کون و فساد است و مهین حادثست و محدثی خواهد یقین

29 گفت ای موسی دهانم دوختی وز پشیمانی تو جانم سوختی

30 جامه را بدرید و آهی کرد تفت سر نهاد اندر بیابانی و رفت

جلال الدین محمد مولوی(مولانا) از شاعران بزرگ قرن 7 هجری می باشد و سبک شعری ایشان عراقی است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر دید موسی یک شبانی را براه مثنوی معنوی 35 ام از 6329 دفتر دوم در مثنوی معنوی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد
شعر قالب : مثنوی معنوی سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دید موسی یک شبانی را براه

شاعر شعر دید موسی یک شبانی را براه چه کسی است ؟

شاعر شعر دید موسی یک شبانی را براه جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر دید موسی یک شبانی را براه در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر دید موسی یک شبانی را براه چیست ؟

قالب شعر دید موسی یک شبانی را براه مثنوی معنوی است

سبک شعر دید موسی یک شبانی را براه چیست ؟

سبک شعر دید موسی یک شبانی را براه سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر دید موسی یک شبانی را براه چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

دید از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) مثنوی معنوی 35

مثنوی معنوی 35 ام از 6329 دفتر دوم
بنر