🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

آن از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) مثنوی معنوی 154

مثنوی معنوی 154 ام از 6329 دفتر اول

آن کری را گفت افزون مایه‌ای

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36

1 آن کری را گفت افزون مایه‌ای که ترا رنجور شد همسایه‌ای

2 گفت با خود کر که با گوش گران من چه دریابم ز گفت آن جوان

3 خاصه رنجور و ضعیف آواز شد لیک باید رفت آنجا نیست بد

4 چون ببینم کان لبش جنبان شود من قیاسی گیرم آن را هم ز خود

5 چون بگویم چونی ای محنت‌کشم او بخواهد گفت نیکم یا خوشم

6 من بگویم شکر چه خوردی ابا او بگوید شربتی یا ماش با

7 من بگویم صحه نوشت کیست آن از طبیبان پیش تو گوید فلان

8 من بگویم بس مبارک‌پاست او چونک او آمد شود کارت نکو

9 پای او را آزمودستیم ما هر کجا شد می‌شود حاجت روا

10 این جوابات قیاسی راست کرد پیش آن رنجور شد آن نیک‌مرد

11 گفت چونی گفت مردم گفت شکر شد ازین رنجور پر آزار و نکر

12 کین چه شکرست او مگر با ما بدست کر قیاسی کرد و آن کژ آمدست

13 بعد از آن گفتش چه خوردی گفت زهر گفت نوشت باد افزون گشت قهر

14 بعد از آن گفت از طبیبان کیست او که همی‌آید به چاره پیش تو

15 گفت عزرائیل می‌آید برو گفت پایش بس مبارک شاد شو

16 کر برون آمد بگفت او شادمان شکر کش کردم مراعات این زمان

17 گفت رنجور این عدو جان ماست ما ندانستیم کو کان جفاست

18 خاطر رنجور جویان شد سقط تا که پیغامش کند از هر نمط

19 چون کسی که خورده باشد آش بد می‌بشوراند دلش تا قی کند

20 کظم غیظ اینست آن را قی مکن تا بیابی در جزا شیرین سخن

21 چون نبودش صبر می‌پیچید او کین سگ زن‌روسپی حیز کو

22 تا بریزم بر وی آنچ گفته بود کان زمان شیر ضمیرم خفته بود

23 چون عیادت بهر دل‌آرامیست این عیادت نیست دشمن کامیست

24 تا ببیند دشمن خود را نزار تا بگیرد خاطر زشتش قرار

25 بس کسان کایشان ز طاعت گمرهند دل به رضوان و ثواب آن دهند

26 خود حقیقت معصیت باشد خفی بس کدر کان را تو پنداری صفی

27 همچو آن کر کو همی پنداشتست کو نکویی کرد و آن بر عکس جست

28 او نشسته خوش که خدمت کرده‌ام حق همسایه بجا آورده‌ام

29 بهر خود او آتشی افروختست در دل رنجور و خود را سوختست

30 فاتقوا النار التی اوقدتم انکم فی المعصیه ازددتم

31 گفت پیغامبر به یک صاحب‌ریا صل انک لم تصل یا فتی

32 از برای چارهٔ این خوفها آمد اندر هر نمازی اهدنا

33 کین نمازم را میامیز ای خدا با نماز ضالین و اهل ریا

34 از قیاسی که بکرد آن کر گزین صحبت ده‌ساله باطل شد بدین

35 خاصه ای خواجه قیاس حس دون اندر آن وحیی که هست از حد فزون

36 گوش حس تو به حرف ار در خورست دان که گوش غیب‌گیر تو کرست

جلال الدین محمد مولوی(مولانا) از شاعران بزرگ قرن 7 هجری می باشد و سبک شعری ایشان عراقی است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر آن کری را گفت افزون مایه‌ای مثنوی معنوی 154 ام از 6329 دفتر اول در مثنوی معنوی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد
شعر قالب : مثنوی معنوی سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن کری را گفت افزون مایه‌ای

شاعر شعر آن کری را گفت افزون مایه‌ای چه کسی است ؟

شاعر شعر آن کری را گفت افزون مایه‌ای جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر آن کری را گفت افزون مایه‌ای در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر آن کری را گفت افزون مایه‌ای چیست ؟

قالب شعر آن کری را گفت افزون مایه‌ای مثنوی معنوی است

سبک شعر آن کری را گفت افزون مایه‌ای چیست ؟

سبک شعر آن کری را گفت افزون مایه‌ای سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر آن کری را گفت افزون مایه‌ای چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

آن از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) مثنوی معنوی 154

مثنوی معنوی 154 ام از 6329 دفتر اول
بنر