جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

گفت از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 996

غزل 996 ام از 6329 غزلیات

گفت کسی خواجه سنایی بمرد

1 گفت کسی خواجه سنایی بمرد مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد

2 کاه نبود او که به بادی پرید آب نبود او که به سرما فسرد

3 شانه نبود او که به مویی شکست دانه نبود او که زمینش فشرد

4 گنج زری بود در این خاکدان کو دو جهان را بجوی می‌شمرد

5 قالب خاکی سوی خاکی فکند جان خرد سوی سماوات برد

6 جان دوم را که ندانند خلق مغلطه گوییم به جانان سپرد

7 صاف درآمیخت به دردی می بر سر خم رفت جدا شد ز درد

8 در سفر افتند به هم ای عزیز مرغزی و رازی و رومی و کرد

9 خانه خود بازرود هر یکی اطلس کی باشد همتای برد

10 خامش کن چون نقط ایرا ملک نام تو از دفتر گفتن سترد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گفت کسی خواجه سنایی بمرد

شاعر شعر گفت کسی خواجه سنایی بمرد چه کسی است ؟

شاعر شعر گفت کسی خواجه سنایی بمرد جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر گفت کسی خواجه سنایی بمرد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر گفت کسی خواجه سنایی بمرد چیست ؟

قالب شعر گفت کسی خواجه سنایی بمرد غزل است

مضمون اصلی شعر گفت کسی خواجه سنایی بمرد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر