بدو از ایرانشان ابن ابی الخیر کوش‌نامه 75

ایرانشان ابن ابی الخیر

آثار ایرانشان ابن ابی الخیر

ایرانشان ابن ابی الخیر

بدو گفت کوش ای سبک مایه مرد

1 بدو گفت کوش ای سبک مایه مرد به گرد در پادشاهی مگرد

2 تو تا من نبودم چو روباه لنگ نبودت شب و روز جایی درنگ

3 همه روز با بیم بگذاشتی شب از جای دوشینه برداشتی

4 نبودت خورش سال و مه جز شکار خور و خواب در بیشه و کوهسار

5 چه بود ار مرا نیز کردی بزرگ که تو بیشه برداشتی همچو گرگ

6 چو من برکشیدم سر و سفت و یال شدی شاه چین را بدان بی همال

7 که از بیشه در دشت و رود آمدی برِ خسروِ چین فرود آمدی

8 دوباره شکستم سپاه پدر توانگرت کردم به سیم و به زر

9 شدی بی نیاز از همه گونه چیز برادر بکشتم ز بهر تو نیز

10 چو آگاه گشتم ز کار پدر پدر بهتر از دایه ی بدگهر

11 مرا دایه بودی و پروردگار گرامی ولیکن نه چون شهریار

12 چو پاداش خواهی بدین دایگی چو پر مایه گشتی ز بی مایگی

13 چو نیواسب کشتم در این کارزار از او به نباشد همانا سُوار

عکس نوشته
کامنت
comment