جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

گفت از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) مثنوی معنوی 102

مثنوی معنوی 102 ام از 6329 دفتر پنجم

گفت من به از توکل بر ربی

1 گفت من به از توکل بر ربی می‌ندانم در دو عالم مکسبی

2 کسب شکرش را نمی‌دانم ندید تا کشد رزق خدا رزق و مزید

3 بحثشان بسیار شد اندر خطاب مانده گشتند از سؤال و از جواب

4 بعد از آن گفتش بدان در مملکه نهی لا تلقوا بایدی تهلکه

5 صبر در صحرای خشک و سنگ‌لاخ احمقی باشد جهان حق فراخ

6 نقل کن زینجا به سوی مرغزار می‌چر آنجا سبزه گرد جویبار

7 مرغزاری سبز مانند جنان سبزه رسته اندر آنجا تا میان

8 خرم آن حیوان که او آنجا شود اشتر اندر سبزه ناپیدا شود

9 هر طرف در وی یکی چشمهٔ روان اندرو حیوان مرفه در امان

10 از خری او را نمی‌گفت ای لعین تو از آن‌جایی چرا زاری چنین

11 کو نشاط و فربهی و فر تو چیست این لاغر تن مضطر تو

12 شرح روضه گر دروغ و زور نیست پس چرا چشمت ازو مخمور نیست

13 این گدا چشمی و این نادیدگی از گدایی تست نه از بگلربگی

14 چون ز چشمه آمدی چونی تو خشک ور تو ناف آهویی کو بوی مشک

15 زانک می‌گویی و شرحش می‌کنی چون نشانی در تو نامد ای سنی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گفت من به از توکل بر ربی

شاعر شعر گفت من به از توکل بر ربی چه کسی است ؟

شاعر شعر گفت من به از توکل بر ربی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر گفت من به از توکل بر ربی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر گفت من به از توکل بر ربی چیست ؟

قالب شعر گفت من به از توکل بر ربی مثنوی معنوی است

مضمون اصلی شعر گفت من به از توکل بر ربی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر