گفت از جلال الدین محمد مولوی مثنوی معنوی 45

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

گفت جالینوس با اصحاب خود

1 گفت جالینوس با اصحاب خود مر مرا تا آن فلان دارو دهد

2 پس بدو گفت آن یکی ای ذو فنون این دوا خواهند از بهر جنون

3 دور از عقل تو این دیگر مگو گفت در من کرد یک دیوانه رو

4 ساعتی در روی من خوش بنگرید چشمکم زد آستین من درید

5 گرنه جنسیت بدی در من ازو کی رخ آوردی به من آن زشت‌رو

6 گر ندیدی جنس خود کی آمدی کی بغیر جنس خود را بر زدی

7 چون دو کس بر هم زند بی‌هیچ شک در میانشان هست قدر مشترک

8 کی پرد مرغی مگر با جنس خود صحبت ناجنس گورست و لحد

عکس نوشته
کامنت
comment