تا دو چشم سیهت غارتِ جان از خیالی بخارایی غزل 6

خیالی بخارایی

آثار خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

تا دو چشم سیهت غارتِ جان کرد مرا

1 تا دو چشم سیهت غارتِ جان کرد مرا غم پنهان تو رسوای جهان کرد مرا

2 بارها عشق تو می گفت که رسوا کُنمت هرچه می گفت غم عشق همان کرد مرا

3 این نشان بس ز وفا ترک کماندار تو را که چو تیری به کف آورد نشان کرد مرا

4 گفتم ای اشک مرو هر طرفی گفت برو کآنکه پرورد بدین گونه روان کرد مرا

5 شادکام از روش نظم خیالی ز آنم که خیال سخنش ورد زبان کرد مرا

عکس نوشته
کامنت
comment