به از ایرانشان ابن ابی الخیر کوش‌نامه 142

ایرانشان ابن ابی الخیر

آثار ایرانشان ابن ابی الخیر

ایرانشان ابن ابی الخیر

به دستور فرمود تا کرد ساز

1 به دستور فرمود تا کرد ساز در گنجهای کهن کرد باز

2 بیاراست کارش چنانچون سزید کس آن ساز و آن شادکامی ندید

3 همان آتبین گنجها برگشاد سه هفته همی ساز و مهمان نهاد

4 فرستاد چندان گهر نزد شاه کز آن خیره گشتند شاه و سپاه

5 ز بیجاده تاج و ز پیروزه تخت فرستاد نزد شه نیکبخت

6 هم از تخت رومی و از پارسی ز هر جامه صد بار و ده بار، سی

7 ده استر برایشان، ده از مهد زر نشانده در او هر یکی صدگهر

8 ز زیور همه مهدها کرده پر دو صندوق پر لعل و یاقوت و دُر

9 که از خسروان جهان آن ندید که شاه آتبین پیش خسرو کشید

10 نه جمشید را بود چندان گهر نه کس گفت هرگز که دیدم دگر

11 بزرگانِ شه را ز هرگونه چیز فرستاد، خویشان او را بنیز

12 همه خواهران فرارنگ را سپاهی و شهری و فرهنگ را

13 باندازه، هدیه فرستادشان گرانمایه تر چیزها دادشان

14 نماند از بسیلا جوانی دگر که از شاه نستد کلاه و کمر

عکس نوشته
کامنت
comment