- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر کسی را عنایتی فرمود این عنایت همه به ما بنمود
2 تا ببیند به نور خود خود را چشم خود هم به روی ما بگشود
3 طینت ما ز خاک میخانه است میل ما جز به می نخواهد بود
4 هر که آمد به خلوت دل ما در بهشت آمد و خوشی آسود
5 آتش عشق سوخت عود دلم خوش بود آتشی چنین بی دود
6 آینه هم ز جود پیدا شد دل خود را هم او ز خود بربود
7 از سر ذوق گفته ام سخنی به ازین گفتهٔ دگر که شنود
8 چون وجود است هرچه می یابم غیر او نیست در جهان موجود
9 می و جام و حریف و ساقی اوست نعمت الله این چنین فرمود