امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی

مبتلا شد چون دل مسکین از امیرخسرو دهلوی غزل 1119

غزل 1119 ام از 2198 غزلیات

مبتلا شد چون دل مسکین به زلف یار باز

1 مبتلا شد چون دل مسکین به زلف یار باز جان سلامت کی توان بردن ازان طرار باز؟

2 دل به ابروی بتان دارد چو اقرار درست می کند از مومنی تصدیق آن اقرار باز

3 سرو بستان در چمن چون دید رفتار ترا از خجالت خشک بر جا ماند از رفتار باز

4 هیچ غمخواری ندارم در غم عشق تو من هم مگر لطف تو گردد بنده را غمخوار باز

5 چاره بیچارگان چون در لب شیرین تست دامنت خواهم گرفت، ای صنم، ناچار باز

6 چند گه پر کار چرخ ار کرد از هم مان جدا عاقبت با هم رسانید آن سر پرگار باز

7 بر جمالت دل نه اکنون عاشق است، ای جان من مهر تو در سینه دارم مدمت بسیار باز

8 گر هوای وصل آن مه داری، ای خسرو، به جان چشم غیرت را بدوز از دیدن اغیار باز

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مبتلا شد چون دل مسکین به زلف یار باز

شاعر شعر مبتلا شد چون دل مسکین به زلف یار باز چه کسی است ؟

شاعر شعر مبتلا شد چون دل مسکین به زلف یار باز امیرخسرو دهلوی می باشد.

شعر مبتلا شد چون دل مسکین به زلف یار باز در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر مبتلا شد چون دل مسکین به زلف یار باز چیست ؟

قالب شعر مبتلا شد چون دل مسکین به زلف یار باز غزل است

مضمون اصلی شعر مبتلا شد چون دل مسکین به زلف یار باز چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر