1 باده مینوش و بدین مشغله میگذران کار عالم گذرانست تو هم میگذران
2 تو پسندیدهخصالی و کرم شیوه تست هرچه از ما نپسندی به کرم میگذران
3 جام جم گر نبود همت خود دار بلند باده مینوش و بصد حشمت جم میگذران
4 فکر فردا مکن امروز دل خود خوش دار در دل اندیشه ناآمده کم میگذران
5 ساقی امروز که دریای کرم در جوش است کشتی غرقه ز گرداب عدم میگذران
6 گه گهی دست من پیر به جامی می گیر وز گذر گاه غمم یک دو قدم میگذران
7 اهلی از دوست به جز زخم ستم چون نرسد بگذر از مرهم و با زخم ستم میگذران