- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بگذشت و نظر نکرد ما را بگذاشت ز صبر فرد ما را
2 با این همه شاید ار بگوید پروانه چو شمع سرد ما را!
3 ما بی خبر از نظاره بودیم جان رفت و خبر نکرد ما را
4 گر دیده به خاک در نریزد از دور بس است گرد ما را
5 ای بی خبران که پند گویید بهر دل یاوه گرد ما را
6 دانند که نی به اختیار است چشم تر و روی زرد ما را
7 صد شربت عافیت شما را یک چاشنیی ز درد ما را
8 خاکستری از وجود ما ماند بس کاتش عشق خورد ما را
9 هر چند بسوخت خسرو از شوق این شعله مباد سرد ما را