صیدم نکرد غنچه لبی جز از اهلی شیرازی غزل 1208

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

صیدم نکرد غنچه لبی جز بگفتگو

1 صیدم نکرد غنچه لبی جز بگفتگو من مرغ زیرکم ندهم دل برنگ و بو

2 من کیستم که دولت وصلش کنم خیال خوش دولتی است گر گذرم در خیال او

3 در کعبه شرف چو سعادت نشد رفیق اینهم سعادتی است که میرم بجستجو

4 داند که ملک حسن بود زان او از آن شاهانه میکند سخن آنشوخ تندخو

5 اهلی بسوز اگر هوست پاکدامنی است کین خرقه تو پاک نگردد بشست و شو

عکس نوشته
کامنت
comment