- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به دریا گذر کرد بار دگر بگردید کشور همه سربسر
2 کسی کاو ز فرمانش گردن کشید زمانه به خون برش دامن کشید
3 همان کوه طارق که نگشاد کس گشاد او به مردان با دسترس
4 جهاندیده گوید که آن هفت کوه ز دیدار او دیده گردد ستوه
5 نبیند سرِ تیغِ او تیره ابر ز بر رفتنش کُنْد چنگال ببر
6 گشاده میان و به پیوسته سر چنین آفریده ستشان دادگر
7 برآن هر یکی آبهای روان درختان و نیلوفر و ارغوان
8 چنان جای بگذاشت و اندر گذشت بیابان و دریا بریدند و دشت