-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پادشاهی با گدائی ساخته سایه ای بر فرق ما انداخته
2 بر سریر دل نشسته شاه عشق ملک دل از غیر خود پرداخته
3 مجلس مستانه ای آراسته ساز جان ما خوشی انداخته
4 برده گوی دلبری از دلبران مرکب عشقش به میدان تاخته
5 آفتابست او و عالم سایه بان شاهباز است او و عالم فاخته
6 این لطیفی بین که سلطان وجود با فقیری بینوا در ساخته
7 نعمت الله نور چشم مردم است بوالعجب او را کسی نشناخته