جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

مرا از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2510

غزل 2510 ام از 6329 غزلیات

مرا پرسید آن سلطان به نرمی و سخن خایی

1 مرا پرسید آن سلطان به نرمی و سخن خایی عجب امسال ای عاشق بدان اقبالگه آیی

2 برای آنک واگوید نمودم گوش کرانه که یعنی من گران گوشم سخن را بازفرمایی

3 مگر کوری بود کان دم نسازد خویشتن را کر که تا باشد که واگوید سخن آن کان زیبایی

4 شهم دریافت بازی را بخندید و بگفت این را بدان کس گو که او باشد چو تو بی‌عقل و هیهایی

5 یکی حمله دگر چون کر ببردم گوش و سر پیشش بگفتا شید آوردی تو جز استیزه نفزایی

6 چون دعوی کری کردم جواب و عذر چون گویم همه در هام شد بسته بدان فرهنگ و بدرایی

7 به دربانش نظر کردم که یک نکته درافکن تو بپرسیدش ز نام من بگفتا گیج و سودایی

8 نظر کردم دگربارش که اندرکش به گفتارش که شاگرد در اویی چو او عیارسیمایی

9 مرا چشمک زد آن دربان که تو او را نمی‌دانی که حیلت گر به پیش او نبیند غیر رسوایی

10 مکن حیلت که آن حلوا گهی در حلق تو آید که جوشی بر سر آتش مثال دیگ حلوایی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مرا پرسید آن سلطان به نرمی و سخن خایی

شاعر شعر مرا پرسید آن سلطان به نرمی و سخن خایی چه کسی است ؟

شاعر شعر مرا پرسید آن سلطان به نرمی و سخن خایی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر مرا پرسید آن سلطان به نرمی و سخن خایی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر مرا پرسید آن سلطان به نرمی و سخن خایی چیست ؟

قالب شعر مرا پرسید آن سلطان به نرمی و سخن خایی غزل است

مضمون اصلی شعر مرا پرسید آن سلطان به نرمی و سخن خایی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر