حیاتی با رخ خوی کرده اوست از اهلی شیرازی غزل 253

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

حیاتی با رخ خوی کرده اوست

1 حیاتی با رخ خوی کرده اوست که صد خضر و مسیحا مرده اوست

2 من از بالای او دارم شکایت که در عالم بلا آورده اوست

3 چراغ زاهد از عشق ار نیفروخت نه از عشق از دل افسرده اوست

4 بر افکن پرده ای باد از رخ گل که گنج حسن زیر پرده اوست

5 سگش را گر شوم قربان چه منت که مغز استخوان پرورده اوست

6 چو بی آزار نتوان در جهان زیست خوشا دلخسته یی کازرده اوست

7 رقیب از خون دل پی برد آخر که اهلی صید پیکان خورده اوست

عکس نوشته
کامنت
comment