- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 برداشت پرده شمعم و پروانه پرگرفت بازار شوق پردگیان باز درگرفت
2 شمع طرب شکفت در آغوش اشک و آه ابری به هم برآمد و ماهی به برگرفت
3 زین خوشترت کجا خبری در زند که دوست سر بی خبر به ما زد و از ما خبر گرفت
4 بار غمی که شانه تهی کرد از او فلک این زلف و شانه خواهدم از دوش برگرفت
5 یک تار موی او به دو عالم نمیدهند با عشقش این معامله گفتیم و سرگرفت
6 چشمک زند ستاره صفت با نسیم صبح شمع دلی که دامن آه سحر گرفت
7 چون شعر خواجه تازه و تر بود شهریار شعر توهم که درس خود از چشم تر گرفت