ای خوشا وصل یار و فصل از خواجوی کرمانی غزل 496

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

ای خوشا وصل یار و فصل بهار

1 ای خوشا وصل یار و فصل بهار نغمهٔ بلبل و گل و گلزار

2 شب و شمع و شراب و نالهٔ چنگ لب ساقی و جام نوشگوار

3 کاشکی گل نقاب بگشودی تا بکندی ز غصه دیدهٔ خار

4 گر برآرم فغان به صد دستان گل صد برگ را چه غم ز هزار

5 غم نبودی ز غم اگر ما را شادی روی او شدی غمخوار

6 گر چه دینار نیک بختانراست بندهٔ شادیند صد دینار

7 در میان او فتاده‌ام چو کمر تا کی افتم از این میان بکنار

8 در خمارم چو چشمت ای ساقی خیز و دفع خمار من ز خم آر

9 ترک نقش و نگار کن که شوی محرم سرصنع نقش و نگار

10 گو برد سر که جان خواجو را سر یارست و جسم را سر دار

11 بگذر از دار و قصهٔ منصور لیس فی الدار غیرکم دیار

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر