نیم شبی سیم برم نیم مست از عطار نیشابوری غزل 69

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

نیم شبی سیم برم نیم مست

1 نیم شبی سیم برم نیم مست نعره‌زنان آمد و در در نشست

2 هوش بشد از دل من کو رسید جوش بخاست از جگرم کو نشست

3 جام می آورد مرا پیش و گفت نوش کن این جام و مشو هیچ مست

4 چون دل من بوی می عشق یافت عقل زبون گشت و خرد زیر دست

5 نعره برآورد و به میخانه شد خرقه به خم در زد و زنار بست

6 کم زن و اوباش شد و مهره دزد ره زن اصحاب شد و می‌پرست

7 نیک و بد خلق به یکسو نهاد نیست شد و هست شد و نیست هست

8 چون خودی خویش به کلی بسوخت از خودی خویش به کلی برست

9 در بر عطار بلندی ندید خاک شد و در بر او گشت پست

عکس نوشته
کامنت
comment