- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 حکیمیم طبیبیم ز بغداد رسیدیم بسی علتیان را ز غم بازخریدیم
2 سبلهای کهن را غم بیسر و بن را ز رگهاش و پیهاش به چنگاله کشیدیم
3 طبیبان فصیحیم که شاگرد مسیحیم بسی مرده گرفتیم در او روح دمیدیم
4 بپرسید از آنها که دیدند نشانها که تا شکر بگویند که ما از چه رهیدیم
5 رسیدند طبیبان ز ره دور غریبان غریبانه نمودند دواها که ندیدیم
6 سر غصه بکوبیم غم از خانه بروبیم همه شاهد و خوبیم همه چون مه عیدیم
7 طبیبان الهیم ز کس مزد نخواهیم که ما پاک روانیم نه طماع و پلیدیم
8 مپندار که این نیز هلیلهست و بلیلهست که این شهره عقاقیر ز فردوس کشیدیم
9 حکیمان خبیریم که قاروره نگیریم که ما در تن رنجور چو اندیشه دویدیم
10 دهان باز مکن هیچ که اغلب همه جغدند دگر لاف مپران که ما بازپریدیم