-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 حدیث سوز دل چون شمع از آن معنی گران دارم که نَبْوَد زَهرهٔ گفتن گر از لب بر زبان دارم
2 کیم آتش نشاند دیده زان اشکی که میریزم که آن آتش که جان سوزد درون استخوان دارم
3 ز شوخی میکنی آزار دلهای حزین و من به یارب شب از گزندت در امان دارم
4 مکش بر من کمان کز کوی من بگذر به ناکامی حذر کن زانکه من هم تیر آهی در کمان دارم
5 مرا در کنج محنت سر به زانو ماندن ای اهلی بدان معنی دلیل آمد که جانی سر گران دارم