- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 طمع مدار که دوری گزینم از رخ خوب که نیست شرط محبت جدائی از محبوب
2 چو هست در ره مقصود قرب روحانی چه احتیاج بارسال قاصد و مکتوب
3 چو اتصال حقیقی بود میان دو دوست کجا ز یوسف مصری جدا بود یعقوب
4 توقعست که از عاشقان بیدل و دین نظر دریغ ندارند مالکان قلوب
5 چگونه گوش توان کرد بر خردمندان گهی که عشق شود غالب و خرد مغلوب
6 ز صورت تو کند نور معنوی حاصل دل شکسته که هم سالکست و هم مجذوب
7 ترا بتیغ چه حاجت که قتل جانبازان کنی بساعد سیمین و پنجهٔ مخضوب
8 بیار جام و مکن نسبتم به زهد و ورع که من به ساغر و پیمانه گشتهام منصوب
9 ببخش بر من مسکین که از خداوندان همیشه عفو شود صادر و ز بنده ذنوب
10 دلا در ابروی خوبان نظر مکن پیوست ز روی دوست بحاجب چرا شوی محجوب
11 گهی که جان بلب آرد درین طلب خواجو کند بدیدهٔ طالب نگاه در مطلوب