-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 طمع وصل تو مجالم نیست حصه زین قصه جز خیالم نیست
2 در فراق تو تشنه میمیرم کز لبت قطرهای زلالم نیست
3 تو چو شمعی و من چو پروانه با تو بودن بههم مجالم نیست
4 دور میباشم از جمال تو زانک طاقت آن چنان جمالم نیست
5 میزیم با فراق و میگویم که تمنای آن وصالم نیست
6 گرچه وصل تو هست کار محال کار بیرون ازین محالم نیست
7 اگرم وصل تو نخواهد بود سر هیچی به هیچ حالم نیست
8 بی خودم کن که خود به خود تو بسی زانکه من تا خودم کمالم نیست
9 گر بسوزیم بند بند چو شمع دمی از سوختن ملالم نیست
10 من به بال و پر تو میپرم که دمی بر تو پر و بالم نیست
11 ور مرا بی تو پر و بالی هست آن پر و بال جز وبالم نیست
12 تا جگر گوشهٔ خودت خواندم گر جگر میخورم حلالم نیست
13 شرح درد تو چون دهد عطار زانکه یارای این مقالم نیست