جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

ای از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2941

غزل 2941 ام از 6329 غزلیات

ای گوهر خدایی آیینه معانی

1 ای گوهر خدایی آیینه معانی هر دم ز تاب رویت بر عرش ارمغانی

2 عرش از خدای پرسد کاین تاب کیست بر من فرمایدش ز غیرت کاین تاب را ندانی

3 از غیرت الهی در عرش حیرت افتد زیرا ز غیرت آمد پیغام لن ترانی

4 زان تاب اگر شعاعی بر آسمان رسیدی از آسمان نمودی صد ماه آسمانی

5 اندر جمال هر مه لطف ازل نمودی هر عاشقی بدیدی مقصودهای جانی

6 در راه رهروان را رنج و طلب نبودی خوف فنا نبودی اندر جهان فانی

7 یک بار دردمیدی تا جان گرفت قالب دردم تو بار دیگر تا جان شود عیانی

8 از یک شعاع رویت چون لامکان مکان شد هم برق تو رساند او را به لامکانی

9 انگشتری لعلت بر نقد عرضه فرما تا نعره‌ها برآید از لعل‌های کانی

10 یک جام مان بدادی تا رخت‌ها گرو شد جامی دگر از آن می هم چاره کن تو دانی

11 جانی رسید ما را از شمس حق تبریز کان جان همی‌نماید در غیب دلستانی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای گوهر خدایی آیینه معانی

شاعر شعر ای گوهر خدایی آیینه معانی چه کسی است ؟

شاعر شعر ای گوهر خدایی آیینه معانی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر ای گوهر خدایی آیینه معانی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ای گوهر خدایی آیینه معانی چیست ؟

قالب شعر ای گوهر خدایی آیینه معانی غزل است

مضمون اصلی شعر ای گوهر خدایی آیینه معانی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر