- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بفرمود تا نامه کردش دبیر دبیری نویسنده ای یادگیر
2 که برخواندم این نامه ی تو درست درستی نمود آنچه گفتی نخست
3 تو آن مردمان را نگهدار باش ز دستان دشمن نگهدار باش
4 سپاهی که با تو بیامد ز راه سزد گر فرستی بدین بارگاه
5 که با این سپه کایدر آمد فراز به پیگار مهراج گردند باز
6 همان هوشیاران دانش پرست گسی کن به خوبی سوی ما فرست
7 به نزد دبیران و گردان همان یکی نامه فرمود بر ترجمان
8 که یکسر به درگاه گردید باز از آن پس که دیدید رنج دراز
9 که پاداش رنج شما بر من است که خسرو سر و لشکری چون تن است
10 چو نامه به نزد بزرگان رسید ز شادی گل از رویشان بشکفید