-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 برو برو که نفورم ز عشق عارآمیز برو برو گل سرخی ولیک خارآمیز
2 مقام داشت به جنت صفی حق آدم جدا فتاد ز جنت که بود مارآمیز
3 میان چرخ و زمین بس هوای پرنورست ولیک تیره شود چون شود غبارآمیز
4 چو دوست با عدو تو نشست از او بگریز که احتراق دهد آب گرم نارآمیز
5 برون کشم ز خمیر تو خویش را چون موی که ذوق خمر تو را دیدهام خمارآمیز
6 ولیک موی کشان آردم بر تو غمت که اژدهاست غمت با دم شرارآمیز
7 هزار بار گریزم چو تیر و بازآیم بدان کمان و بدان غمزه شکارآمیز
8 به گردنامه سحرم به خانه بازآرد خیال یار به اکراه اختیارآمیز
9 غم تو بر سفرم زیر زیر میخندد که واقفست از این عشق زینهارآمیز
10 به پیش سلطنت توبهام چو مسخره ایست که عشق را نبود صبر اعتبارآمیز
11 سخن مگوی چو گویی ز صبر و توبه مگوی حدیث توبه مجنون بود فشارآمیز