بر مست خود به پیری و عمر از اهلی شیرازی غزل 915

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

بر مست خود به پیری و عمر تبه ببخش

1 بر مست خود به پیری و عمر تبه ببخش موی سفید بین و بروی سیه ببخش

2 یکبار خود بشیوه عاشق کشی مکن گاهی بکش بنرگس سرمست و گه ببخش

3 کارم بیک نفس چو رسد یکنظر فکن جانی بتازه دیگرم از یک نگه ببخش

4 ایشاه حسن در خور این حسن لطف کن یکبوسه گر من از تو بخواهم تو ده ببخش

5 راه خسان دهی و برانی ز در مرا یکبار سوی خویش مرا نیز ره ببخش

6 اهلی بسجده تو گنهکار گر بود اورا مکش ز بهر خدا یک گنه ببخش

7 نوجوانان همه سرمست می و بوس و کنار اهلی پیر به این معرکه گوترخان باش

عکس نوشته
کامنت
comment