- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بده آن راح روان پرور ریحانی را که به کاشانه کشیم آن بت روحانی را
2 من بدیوانگی ار فاش شدم معذورم کان پری صید کند دیو سلیمانی را
3 سر به پای فرسش در فکنم همچون گوی چون برین در کشد آن ابلق چوگانی را
4 برو ای خواجه اگر زانکه بصد جان عزیز میفروشند بخر یوسف کنعانی را
5 گر تو انکار کنی مستی ما را چه عجب کافران کفر شمارند مسلمانی را
6 ابر چشمم چو شود سیل فشان از لاله کوه در دوش کشد جامهٔ بارانی را
7 کام درویش جزین نیست که بر وفق مراد باز بیند علم دولت سلطانی را
8 چشم خواجو چو سر طبلهٔ در بگشاید از حیا آب کند گوهر عمانی را
9 دل این سوخته بربود و بدربان گوید که بران از درم آن شاعر کرمانی را