- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گرفتن زن و افعی بسی بود آسان خلاف داشتن آن که مشکل آید و سخت
2 زنان بگردن گردان بسخره طوق زنند چو مار گرزه که پیچد همی بشاخ درخت
3 اگرت هیچ خرد باشد از زنان بگریز وز آشیانه ماران سبک برون کش رخت
4 ز زهر مار بتر قهر یار دان که از اوست نتیجه کوتهی عمر با سیاهی بخت
5 شبی که خسبد یک زخم خواجه کدبانو بخشم کوبد بر فرق کدخدا یک لخت
6 خنک روان سنائی که تاج دولت را نشد پذیره ز بهرام شه بتاج وبه تخت
7 غم عروس و غم و ام مرد را شکند خوش آنکه زین دو غم آرامگاه دل پردخت