1 گررشک برد فرشته برپاکی ما گردیو کند، ننگ ز بی باکی ما
2 ایمان بسلامت، بدر مرگ بریم احسنت، زهی، چستی و چالاکی ما
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 تافت چو صبح دوُیم شاخ ملمع سلب جرم فلک زیر پای چشمه خور، زیر لب
2 هودج غنچه چنان بند قماط حریر شاخ شکوفه کشان طرف ردای قصب
1 چو رفت شاه کواکب ببار گاه حمل هزار نقش بر آورد کار گاه عمل
2 محاسبان صبا باز خامه جعد کنند گشند بر رخ تقویم بوستان جدول
1 فارغ شد از محارق کدورت صفای ملک صافی شد از غبار حوادث هوای ملک
2 دید از سعود تارک کیوان فرود خویش بر هر قدم گهی که بیاسود پای ملک
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به