-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر ز سر عشق او داری خبر جان بده در عشق و در جانان نگر
2 عشق دریاییست و موجش ناپدید آب دریا آتش و موجش گهر
3 گوهرش اسرار و هر سویی از او سالکی را سوی معنی راه بر
4 سر کشی از هر دو عالم همچو موی گر سر مویی از این یابی خبر
5 دوش مستی خفته بودم نیم شب کاوفتاد آن ماه را بر ما گذر
6 دید روی زرد من در ماهتاب کرد روی زرد ما از اشک تر
7 رحمش آمد شربت وصلم بداد یافت یک یک موی من جانی دگر
8 گر چه مست افتاده بودم از شراب گشت یک یک موی بر من دیده ور
9 در رخ آن آفتاب هر دو کون مست لایعقل همیکردم نظر