-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر گنج طلب داری از مار مترس ای دل ور خرمن گل خواهی از خار مترس ای دل
2 چون زهد و نکونامی بر باد هوا دادی از طعنهٔ بدگویان زنهار مترس ای دل
3 از رندی و بدنامی گر ننگ نمیداری از فخر طمع برکن وز عار مترس ای دل
4 گر طالب دیداری از خلد برین بگذر ور نور بدست آمد از نار مترس ای دل
5 چون نرگس بیمارش خون میخور اگر مستی ور زانکه شود جانت بیمار مترس ای دل
6 گر همدم منصوری رو لاف انا الحق زن چون دم زنی از وحدت از دار مترس ای دل
7 جان را چو فدا کردی از تن مکن اندیشه چون ترک شتر گفتی از بار مترس ای دل
8 قول حکما بشنو کاندم که قدح نوشی اندک خور و از مستی بسیار مترس ای دل
9 صد بار ترا گفتم کامروز که چون خواجو اقرار نمیکردی ز انکار مترس ای دل