گر یار غار خواهی از شاه نعمت‌الله ولی غزل 806

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

گر یار غار خواهی مائیم یار سید

1 گر یار غار خواهی مائیم یار سید ور ذوق دوست جوئی ما دوستدار سید

2 هر آینه که بینی جام جهان نمائیست چون نور می نماید روی نگار سید

3 سید در انتظار است تا کی رسد اشارت گر چه بود جهانی در انتظار سید

4 صیاد عقل اول عالم بود شکارش سیمرغ قاف وحدت باشد شکار سید

5 صاحبدلان کامل در عشق جان سپردند بر خاک ره فتاده در رهگذار سید

6 هرجا که رند مستی است در گوشهٔ خرابات باشد چو دردمندان او درد خوار سید

7 گفتم که می رساند ما را به حضرت او حق گفت نعمت الله این است کار سید

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر